من زندگی را دوست دارم و لذت زندگی را جشن میگیرم...
ﺑﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺍﮐﺜﺮﻣﺮﺩﻡ میرﻭﻧﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﮏ ﮐﻦ، ﺍﻏﻠﺐ ﻣﺮﺩﻡ ﻓﻘﻂ ﺗﻘﻠﯿﺪمیکنند. اﺯﻣﺘﻤﺎﯾﺰﺑﻮﺩﻥ ﻧﺘﺮﺱ! ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻧﻤﺎ ﺑﻮﺩﻥ
ﺳﺮﻫﻨﮓ ﺳﺎﻧﺪﺭﺱ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻧﻮﻩ ﺍﺵ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺑﺎﺑﺰﺭﮒ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻩ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﯾﮏ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﻣﯿﺨﺮﯼ؟! ﺍﻭ ﻧﻮﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺷﺖ، ﮔﻔﺖ: ﺣﺘﻤﺎً ﻋﺰﯾﺰﻡ! ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺮﺩ ﻣﺎﻫﯽ 500 ﺩﻻﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﯽ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﻢ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻢ! ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎﯼ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ. ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﻫﺎﯼ ﯾﮏ ﮐﺘﺎﺏ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ. ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ. ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻧﻮﻩ ﺍﺵ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺑﺎﺑﺰﺭﮒ ﺩﺍﺭﯼ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟!
از مدیر موفقی پرسیدم: راز موفقیت شما چه بوده است؟ گفت؟ دو کلمه است. گفتم: آن چیست؟ پاسخ داد: تصمیم های درست. گفتم: شما چگونه تصمیم های درست گرفتید؟
گفت: پاسخ یک کلمه است! گفتم: آن چیست؟ جواب داد: تجربه. پرسیدم: و شما چگونه تجربه اندوزی کردید؟ گفت: پاسخ دو کلمه است!
گفتم: آن چیست؟ پاسخ داد: تصمیم های اشتباه !