واژه سی ام)
irate
/ī rāt´, ī´rāt´/
adj.
عصبانی، خشمگین
یه ریفیق داریم خیلی بامرام و مشتیه! "ایراتِ ش" (ایرادش) اینه که زود عصبانی میشه
my delay had made her irate
تاخیر من عصبانیش کرده بود
irate phone calls from customers
تلفن های خشم آلود مشتری ها
سحرناز