واژه هشتم)
prognosticate
/präg näs´ti kāt´/
معنی: (از روی نشانه ها) پیش بینی کردن، پیشگویی کردن
to prognosticate a brilliant future
آینده ی درخشانی را پیش بینی کردن
اطلاعات ریشه شناسی:
در مورد pro قبلا یه چیزایی گفتیم. یادتونه؟
در اول کلمه prominent (برجسته، مشهور) و اول کلمه progress (پیشرفت) و در اول خیلی از کلمه های دیگه pro دیده میشه که گفتیم به معنی چیه؟
"جلو، پیش"
حالا pro رو اینجا هم می بینید
pro+gnosticate
حالا یه میانبر ریشه شناسی دیگه:
هر جا ریشه gno رو توی کلمات انگلیسی دیدید، بدونید اون بخش از کلمه یه جورایی معنی "know" (دانستن) میده (اصلا خود همین know هم با gno هم ریشه است و g و k اول اونها خونده نمیشه)
خب حالا خودتون برای کلمه prognosticate کدگذاری کنید...
پیش + know یا همون پیش دانی
....................