لغت 1

واژه یک)

voracious:

معنی: سیری ناپذیر، پرخور، ارضانشدنی، پرولع، حریص

کد یادگیری:

ذهن موفق 2

طرز ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ ، ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻪ...!



ﯾﮑﯽ ، ﺩﯾﮕﻪ ﺷﯿﮏ، ﻧﻤﯽ ﭘﻮﺷﻪ..
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ..
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﻤﯿﺪﻩ..

لغت 2

واژه دو)

indiscriminate:

و با حضور افتخاری دو کلمه همخانواده دیگه:
discrete و indiscrete

از اون لغت کوچیکه شروع میکنیم که آسون تره!

discrete
معنی: مجزا، مشخص، جدا، غیروابسته

کد یادگیری:

ذهن موفق 3

دقت کردی:

یک پلنگ تیزپا و قدرتمند، اگر با هزار کیلومتر سرعت هم بدود، باز نمیتواند؛ به پرواز درآید.

ولى، یک گنجشک کوچک با کمترین سرعت هم پرواز می کند. زیرا براى پرواز نیاز به بال داریم؛ نه قدرت و سرعت!

بالِ پرواز ما انسانها، «آگاهی» ماست.

لغت 3

واژه سه)

eminent

/em´ǝ nǝnt/

معنی: برآمده، بیرون زده، مرتفع، برجسته، مشهور، چشمگیر، توی چشم

کد یادگیری:

ذهن موفق 4

استادى در شروع کلاس درس، لیوانى پر از آب به دست گرفت.
  آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید:



 به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند :
 پنجاه گرم , صد گرم و ...استاد گفت:

لغت 4

1100WordsCodingشگفت انگیز
واژه چهار)
steep

.......................................

دریافت
عنوان: واژه 4

.......................................

معنی: خیساندن، غرق (در آب یا چیز دیگری) کردن، از چیزی اشباع کردن، آکنده کردن

کد یادگیری:

ذهن موفق 5

صادق هدایت

یک دوستی داشتم،  پلوی غذایش را خالی می خورد،
گوشت و مرغش را می گذاشت آخر کار، می گفت:


می خواهم خوشمزگی اش بماند زیر زبانم.

لغت 5

واژه پنج)

replete

/ri plēt´/

معنی: پُر، مملو، لبالب، آکنده، کاملا سیر

مثال: