واژه بیست و پنج)

reticent

/ret'əsǝnt/
adj.

کم حرف، ساکت، تودار

"رِده سِنِت" (red)؛ سن و سالت به محدوده قرمز رسیده، مثلا 220 ساله شدی!، و دیگه نمی خوای دربارش حرف بزنی!

He is very reticent about his past
درباره گذشته اش چیزی نمی‌گوید
................................

دریافت