واژه سی و پنجم)

vigilant

/vij´ǝ lǝnt/
adj.

🔹هشیار، مراقب، گوش به زنگ، بیدار

🍭 "وکیلانت" هشیار و مراقب هستند، "وکیلات" مراقب هستن!

📎the soldiers were vigilant and were not taken by surprise
سربازها آماده و هشیار بودند و غافلگیر نشدند