واژه چهاردهم

واژه چهاردهم)

compound

/käm pound´, käm´pound/

معنی یک)
ترکیب کردن، چیز رو چیز گذاشتن

مثال:

واژه پانزدهم

واژه پانزدهم)

tinge

/tinj/

معنی:
ته رنگ، اثر خفیف، یک ذره، کمی

مثال:

واژه ششم

واژه ششم)

abound

/ǝ bound´/

معنی: پربار بودن، وافر بودن، فراوان بودن، وفور داشتن، سرشار بودن

مثال:

واژه هفتم

واژه هفتم)

technology

این واژه که خودش کُده!
یعنی تکنولوژی، فناوری

اما به بهونه این کلمه میشه دو تا چیز به درد بخور از انگلیسی یاد گرفت:

واژه هشتم)

واژه هشتم)

prognosticate

/präg näs´ti kāt´/

معنی: (از روی نشانه ها) پیش بینی کردن، پیشگویی کردن
to prognosticate a brilliant future
آینده ی درخشانی را پیش بینی کردن

واژه نهم)

واژه نهم)

matron

/mā´trǝn/

معنی:
کدبانو، زن خانه دار، خاتون، عاقله زن

اطلاعات ریشه شناسی:

واژه دهم)

واژه دهم)
automaton
/ô täm´ǝ tän´/

...............................................

دریافت
عنوان: واژه 10
توضیحات: تلفظ

...............................................

معنی:
روبات، آدم ماشینی، شخص دارای رفتار ماشینی و یکنواخت

مثال؛

لغت 1

واژه یک)

voracious:

معنی: سیری ناپذیر، پرخور، ارضانشدنی، پرولع، حریص

کد یادگیری:

لغت 2

واژه دو)

indiscriminate:

و با حضور افتخاری دو کلمه همخانواده دیگه:
discrete و indiscrete

از اون لغت کوچیکه شروع میکنیم که آسون تره!

discrete
معنی: مجزا، مشخص، جدا، غیروابسته

کد یادگیری:

لغت 3

واژه سه)

eminent

/em´ǝ nǝnt/

معنی: برآمده، بیرون زده، مرتفع، برجسته، مشهور، چشمگیر، توی چشم

کد یادگیری: