واژه سی و هشتم

واژه سی و هشتم)

rudimentary

/rōō´dǝ men´tǝrē/
adj.

🔹ابتدایی، اولیه، بنیادی، پایه ای

واژه سی و نهم

واژه سی و نهم)

enhance

/en hans´, -häns´; in-/
vt.

🔹 بالابردن، زیاد کردن، ترقی دادن،  تقویت کردن

واژه سی ام

واژه سی ام)

irate

/ī rāt´, ī´rāt´/
adj.

عصبانی، خشمگین

واژه سی و یکم

واژه سی و یکم)

pretext

/prē´tekst´/
n.

بهانه، عذر، دست آویز

واژه سی و دوم

واژه سی و دوم)

fabricate

/fab´ri kāt´/
vt.

(دروغ) بهم بافتن، (داستان و غیره) سرهم کردن، از خود درآوردن

واژه سی و سوم

واژه سی و سوم)

adroit

/ǝ droit´/
adj.

ماهر، زبردست، چالاک، با مهارت

واژه سی و چهارم

واژه سی و چهارم)

gesticulate

/jes tik´yōō lāt´, -yǝ-/
vt., vi.

با سر و دست اشاره کردن، با حرکت دست و انگشت بیان کردن،

واژه بیست و پنج

واژه بیست و پنج)

reticent

/ret'əsǝnt/
adj.

کم حرف، ساکت، تودار

واژه بیست و ششم

واژه بیست و ششم)

furtive

/fu_r´tiv/
adj.

یواشکی، دزدکی، پنهانی، مخفیانه

واژه بیست و هفتم

واژه بیست و هفتم)

felon

/fel´ǝn/
n.

تبهکار، جانی، مجرم، جنایتکار

"فلونی" (فلانی) جانی و تبهکاره!

a person guilty of armed robbery is a felon
شخصی که مرتکب سرقت مسلحانه شده یک جنایتکار است

...........................

دریافت