واژه بیست و نهم

واژه بیست و نهم)

hapless

/hap´lis/
adj.

بدبخت، بی چاره، نگون بخت

واژه بیست و یکم

واژه بیست و یکم)

laconic

/lǝ kän´ik/
adj.

کوتاه و مختصر، کم گو، موجز

واژه بیست و دوم

واژه بیست و دوم)

throng

/thrôŋ/
n.

جمعیت، انبوه مردم، جماعت، گروه

واژه بیست و سوم

واژه بیست و سوم)

intrepid

/in trep´id/
adj.

شجاع، دلیر، نترس

واژه بیست و چهارم

واژه بیست و چهارم)

accost

/ǝ kôst´/
vt.

به کسی نزدیک شدن، سرصحبت را باز کردن، سر راه کسی سبز شدن، موی دماغ شدن

مرور 20 لغت اول

امروز بیستمین لغت رو هم کدگذاری کردیم و واژه های هفته اول کتاب 1100 تموم شد

بیاید یه د نگاه دیگه به این بیست تا لغت و کدهایی که براشون گذاشتیم بندازیم:

1- voracious....
وراشکم
2- indiscriminate....
این دیسکو در همه
3- eminent....
امینم خواننده مشهور و برجسته
4- steep....
 سه تیپ سرباز شهرو پر کردن
5- replete....
دوبار پر شده!
6- abound....
آبان پر باران و پر نعمت
7- technology....
تکنولوژی
8- prognosticate....
پیش + دانی
9- matron...
ماتر، مادر، زن
10- automaton....
خود + حرکت، خودکار
11- paradox....
پارادوکس، "پا  را  دو  کس" با دو نظر در یک کفش کردن!
12- realm....
قلمرو رئال م
13- annals....
تاریخچه جشن سالیانه آناهیتا
14- compound....
هم + بندی، روی هم گذاری
15- tinge....
تینجی فینگیل، یه کوچولو
16- badger....
بدجور اذیت میکنه!
17- implore....
این پلو رو خواهش میکنم بدین!
18- drudgery....
کار سخت درودگری
19- interminable....
این ترم تموم نشدنیه انگار!
20- perceive....
"پرسی وَ" فهمی!، میپرسی و درک میکنی

وقتی همه کلمات کدگذاری بشن همین طور با یه نگاه میتونیم معنیاشون رو مرور کنیم، فقط با یه نگاه!

واژه بیستم

واژه بیستم)

perceive

/pǝr sēv´/
vt., vi.

درک کردن، دریافتن، پی بردن

واژه یازدهم

واژه یازدهم)

paradox

/par´ǝ däks´/

معنی:
پارادوکس، متناقض نما (اظهاری که ظاهرا متناقض یا چرند است ولی ممکن است واقعا درست باشد)، ادعای عجیب اما واقعی، ضد و نقیض

مثال:

واژه سیزدهم

واژه سیزدهم)

annals

/an´ǝlz/
معنی:
تاریخچه، وقایع سالیانه

مثال:

واژه چهاردهم

واژه چهاردهم)

compound

/käm pound´, käm´pound/

معنی یک)
ترکیب کردن، چیز رو چیز گذاشتن

مثال: