(“·–• ذهـــــــــن موفق •–·“)

۴۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انگلیسی کنکور» ثبت شده است

واژه سی و نهم

واژه سی و نهم)

enhance

/en hans´, -häns´; in-/
vt.

🔹 بالابردن، زیاد کردن، ترقی دادن،  تقویت کردن

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
3aeed !!

واژه سی ام

واژه سی ام)

irate

/ī rāt´, ī´rāt´/
adj.

عصبانی، خشمگین

ادامه مطلب...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
3aeed !!

واژه سی و یکم

واژه سی و یکم)

pretext

/prē´tekst´/
n.

بهانه، عذر، دست آویز

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
3aeed !!

واژه سی و دوم

واژه سی و دوم)

fabricate

/fab´ri kāt´/
vt.

(دروغ) بهم بافتن، (داستان و غیره) سرهم کردن، از خود درآوردن

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
3aeed !!

واژه سی و سوم

واژه سی و سوم)

adroit

/ǝ droit´/
adj.

ماهر، زبردست، چالاک، با مهارت

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
3aeed !!

واژه سی و چهارم

واژه سی و چهارم)

gesticulate

/jes tik´yōō lāt´, -yǝ-/
vt., vi.

با سر و دست اشاره کردن، با حرکت دست و انگشت بیان کردن،

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
3aeed !!

واژه بیست و پنج

واژه بیست و پنج)

reticent

/ret'əsǝnt/
adj.

کم حرف، ساکت، تودار

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
3aeed !!

واژه بیست و ششم

واژه بیست و ششم)

furtive

/fu_r´tiv/
adj.

یواشکی، دزدکی، پنهانی، مخفیانه

ادامه مطلب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
3aeed !!

واژه بیست و هفتم

واژه بیست و هفتم)

felon

/fel´ǝn/
n.

تبهکار، جانی، مجرم، جنایتکار

"فلونی" (فلانی) جانی و تبهکاره!

a person guilty of armed robbery is a felon
شخصی که مرتکب سرقت مسلحانه شده یک جنایتکار است

...........................

دریافت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
3aeed !!

واژه بیست و هشتم

واژه بیست و هشتم)

plethora

pleth´ǝ rǝ/
n.

(بیش از حد یا نیاز) فراوانی، کثرت، ازدیاد

اووووه! کُلی "پله تو راه" هست، تعداد "پله تو راه" بیش از حده!

I have to read a plethora of letters every day
هر روز باید یک خروار نامه بخوانم.

the plethora of regulations
تعَدُد قوانین، تعداد بیش از حد قوانین
Syn: excess, excessiveness, overplus

 ریشه شناسی

 یادتونه در توضیح ریشه شناسی کلمه replete (به معنی "پُر، مملو 🔑مجددا پر شده!) که واژه پنجم کتاب بود چی گفتیم؟

گفتیم بخش plete توی بعضی زبون های قدیمی به معنی "پُر شده" هست. plete با "پُر" فارسی هم ریشه هست. فقط "ر" به "ل" تبدیل شده

تو کلمه plethora هم ریشه plete دیده میشه و میبینید که معنیش هم یه جورایی به پر شدن ربط داره!

.............................

دریافت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
3aeed !!